English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6266 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
d.c. drive U ماشین جریان دائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
Other Matches
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
steady flow U جریان دائم
constant current U جریان دائم
direct current U جریان دائم
d.c. U جریان دائم
perpetual motion machine U ماشین با حرکت دائم
grid d.c. U جریان دائم شبکه
d.c. resistance U مقاومت جریان دائم
d.c. converter U مبدل جریان دائم
d.c. brake U ترمز جریان دائم
d.c. cable U کابل جریان دائم
d.c. heating U گرمایش جریان دائم
d.c. ammeter U امپرمتر جریان دائم
dynamo U مولد جریان دائم
dynamos U مولد جریان دائم
d.c. drive U محرکه جریان دائم
d.c. commponent U بخش جریان دائم
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
grid d.c. modulation U مدولاسیون جریان دائم شبکه
high direct voltage U فشار قوی جریان دائم
d.c. arc welding converter U مبدل جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding generator U مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. winding U سیم پیچی جریان دائم
inductive d.c. voltage drop U افت ولتاژ جریان دائم القائی
variable speed d.c. motor U موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
d.c. series wound motor U موتور با سیم پیچی جریان دائم
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
continued U دائم
permanent U دائم
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
malt worm U دائم الخمر
eye splice U حلقه دائم
steady state U حالات دائم
steady load U بار دائم
life imprisonment U حبس دائم
perpetual motion U حرکت دائم
permanent marriage U نکاح دائم
permanent insanity U جنون دائم
sottish U دائم الخمر
alcoholic U دائم الخمر
alcoholics U دائم الخمر
permanent magnet U اهنربای دائم
tosspot U دائم الخمر
toper U دائم الخمر
rectification U دائم سازی
intermission U غیر دائم
intermissions U غیر دائم
tippler U دائم الخمر
fee simple U حق تملک دائم
d.c c. motor U موتورجریان دائم
dead load U بار دائم
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
loyalty rebate U تخفیف مشتریان دائم
maintain watch U به گوش بودن دائم
obsessions U فکر دائم وسواس
tippled U دائم الخمر بودن
obsession U فکر دائم وسواس
tipples U دائم الخمر بودن
tipple U دائم الخمر بودن
loyalty discount U تخفیف مشتریان دائم
tippling U دائم الخمر بودن
d.c. motor U موتورجریان دائم موتور C.D
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
tetanize U بحالت انقباض دائم دراوردن
bowler U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
habitual U شخص دائم الخمر عادی
bowlers U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
fuddle U دائم الخمر بودن گیج کردن
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
paramagnetic U اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
peers of iveland U بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
mechanisms U ماشین
mechanism U ماشین
motor U ماشین
engine U ماشین
automatons U ماشین
automaton U ماشین
pressmen U ماشین چی
pressman U ماشین چی
motor- U ماشین
runners U ماشین چی
plant U ماشین
plants U ماشین
machanist U ماشین چی
gin U ماشین
motored U ماشین
runner U ماشین چی
gins U ماشین
motors U ماشین
wheels U رل ماشین
mills U ماشین
freeze-up U ماشین
wheel U رل ماشین
apparatus U ماشین
machine U ماشین
machined U ماشین
mill U ماشین
machines U ماشین
wheeling U رل ماشین
stream U جریان
conducts U جریان
conduct U جریان
proceeding U جریان
tide U جریان
conducting U جریان
currents U جریان
conducted U جریان
streams U جریان اب
flow limit U حد جریان
flow line U خط جریان
flowline U خط جریان
actions U جریان
fluor U جریان
action U جریان
streams U جریان
streamed U جریان اب
streamed U جریان
stream U جریان اب
gush U جریان
circulations U جریان
afflux U جریان
runoff U جریان
circulation U جریان
against the stream U بر ضد جریان اب
process U جریان
flush U جریان
rheostome U جریان بر
afoot U در جریان
affluxion U جریان
line of flow U خط جریان
Recent search history Forum search
1pedal pamping
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1معنی roll over مثل جمله the car roll over and over
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1what about the plans to put automatic machines in the factories?
1اب جمع شده در ماشین لبآسشوئی را چه می گویند
0lower pair
0halo current
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com